قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش/ «پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد، آنقدر گفت تا باور کردم»
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۵۱۱۱۳
به گزارش خبرآنلاین، پسر جوانی که در اقدامی هولناک مادرش را به قتل رسانده است، مدعی شد بدگوییهای پدرش باعث شده او از مادرش متنفر شود و دست به جنایت بزند.
همشهری آنلاین در خبری نوشت: ۲۱ آذر سال ۱۴۰۱ گزارش یک قتل به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در محله تهرانپارس رفتند و با جسد زن ۴۵ سالهای به نام مریم مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند. در نخستین گام آنها به پرس و جو از همسایهها پرداختند.
یکی از همسایهها به مأموران گفت: در خانه بودیم که صدای فریادهای شهرام پسر همسایهمان را شنیدیم و از خانه بیرون آمدیم. ابتدا فکر کردیم کمک میخواهد اما او با صدای بلند میگفت که مادرش کشته شده است. ما هم به سرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.
در ادامه مأموران به سراغ دو فرزند دیگر قربانی رفتند و آنها گفتند: پدر و مادرم چند سال قبل از هم جدا شدند و مادرم از شهرستان به تهران آمد، برادرمان شهرام مدتی با پدرمان زندگی میکرد اما بعد به خانه مادرم رفت تا با هم زندگی کنند. درست از زمانی که مادرم به قتل رسیده شهرام هم ناپدید شده و ما فکر میکنیم او تنها مظنون به قتل مادرمان است.
به این ترتیب شهرام مورد ردیابی قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از قتل به مشهد گریخته است. چند روز بعد مأموران انتظامی خراسان اعلام کردند که متهم متواری به علت خودزنی در یکی از بیمارستانهای مشهد بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
با بهبودی نسبی متهم مأموران او را بازداشت کردند و وی در همان بازجوییهای اولیه به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: ما در نیشابور زندگی میکردیم و من تازه مدرسه رفته بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. من و مادرم خانهای گرفتیم و باهم زندگی میکردیم اما همیشه دوست داشتم در تهران زندگی کنیم. ۶ سال بعد پدر و مادرم دوباره باهم ازدواج کردند اما باز هم بعد از ۳ سال جدا شدند و من با پدر معتادم زندگی میکردم.
متهم ادامه داد: ما خانه نداشتیم و من و پدرم کارتن خواب شده بودیم و در آن مدت پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد. آنقدر گفت تا باور کردم که مقصر بدبختیهای ما مادرم است. تا اینکه دو سال پیش فهمیدم مادرم به تهران آمده و خانهای گرفته است. از آنجایی که من هم دوست داشتم در تهران زندگی کنم به خانهاش آمدم و با هم زندگی میکردیم.
وی در ادامه اعترافاتش اظهار کرد: یک سال بعد با دختری آشنا شدم که به ماده مخدر گل اعتیاد داشت و من را هم آلوده کرد. مادرم به محض اینکه متوجه شد اعتیاد پیدا کردهام به اجبار من را به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و باعث شد تا همه کینهای که از مادرم داشتم چند برابر شود و همانجا به فکر انتقام از او افتادم. وقتی از کمپ بیرون آمدم به سراغ متادون رفتم و حالا هم به آن اعتیاد دارم.
وی افزود: ۲ ماه قبل از اینکه مادرم را بکشم نقشه کشیدم و از عطاری قرص برنج گرفتم تا بعد از قتل، با خوردن قرص برنج به زندگی خودم هم خاتمه دهم. روز حادثه مادرم را کشتم اما قرصهای برنج تقلبی بود و زنده ماندم و در نهایت به مشهد گریختم و آنقدر به من فشار عصبی وارد شده بود که در خیابان شاهرگم را زدم اما عابران اورژانس را خبر کردند و زنده ماندم.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به زودی پای میز محاکمه بایستد. در این میان خواهر و برادر متهم به عنوان اولیای دم از قصاص برادرشان گذشتند و درخواست دریافت دیه را مطرح کردند.
۴۷۲۳۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896729منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۵۱۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس 112 ساله (+عکس)
بیش از یک قرن پس از برخورد کشتی تایتانیک به کوه یخ قاتل خود، این کشتی هنوز نمادی از نوآوری، غرور و تراژدی بشر است. این هفته، خانه حراج هِنری آلدریج در دیوایزِز، ویلتشایر، عکس سیاه و سفید بسیار کمیابی از یک کوه یخی که برخی معتقدند همان کوه یخی است که کشتی تایتانیک را غرق کرد، به قیمت ۱۷۵۰۰ پوند (حدود ۲۲۰۰۰ دلار) فروخت.
به گزارش فرادید، کشتی تایتانیک روز ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ با کوه یخ برخورد کرد، برخوردی که منجر به کشته شدن حدود ۱۵۲۲ نفر از ۲۲۴۰ مسافر و خدمه کشتی شد. چند روز پس از غرق شدن این کشتی اقیانوسپیما، یک کشتی بازیابی و جستجو به نام سی. اِی مَککِی- بِنِت برای جمعآوری اجساد راهی اقیانوس شد. در طول این ماموریت، یکی از مسافران از یک کوه یخ عکس گرفت.
جان آر. اِسنو جونیور در این کشتی بود که شرکت خانوادگی او بزرگترین شرکت در نُوا اِسکوشیا بود. اسنو نقش بزرگی در رصد تلاشهای بازیابی پس از فاجعه تایتانیک داشت.
جویندگان حاضر در کشتی سی. اسمَکِیبنت، ۳۰۶ جسد را پیدا کردند، اما کشتی فقط ۱۰۰ تابوت حمل میکرد. مردان اِسنو ۱۰۰ جسد را در تابوتها گذاشتند و ۹۰ جسد دیگر را در مواد دیگر پیچیدند. برای ۱۱۶ جسد باقیمانده نیز دفن دریایی انجام شد.
به گفته وِریتی بابز از آرتنِت، یک فروشنده خانه حراج آلدریج، عکس پنج در سه اینچی کوه یخ را از خانواده اِسنو در دهه ۱۹۹۰ گرفت. بنابراین، این احتمال وجود دارد که اِسنو این عکس را خودش گرفته باشد.
این عکس در بخشی از حراج «تایتانیک، ستاره سفید و یادبود حمل و نقل» خانه حراج آلدریج در ۲۷ آوریل فروخته شد. خانه حراج این عکس را بسیار کمیاب توصیف کرد و فروش آن نیز فراتر از انتظارات بود و تخمین پایین یعنی ۴۰۰۰ پوند (حدود ۵۰۰۰ دلار) را چهار برابر کرد.
اَندرو آلدریج، مسئول حراج میگوید: «هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید این همان کوه یخی است که کشتی تایتانیک را غرق کرده! اما چیزی که میتوانیم بگوییم این است که پس از کشتی نجات کارپاتیا، مَکِیبِنِت یکی از نخستین کشتیهایی بود که به محل غرقشدگی رسید و کسی که سوار بر کشتی بوده تصمیم گرفته از این کوه یخ عکس بگیرد.
چارلز هاس، رئیس انجمن بینالمللی تایتانیک میگوید: «تایتانیک احتمالاً پس از کشتی نوح، معروفترین کشتی تاریخ است. داستان تایتانیک ۱۱۲ سال به طول انجامیده است. عدهای هستند که میگویند، کشتی غرق شد، دست از آن بردارید! اما این کشتی آنقدر داستانهای شورانگیز دارد که نسلهای جوان هنوز مجذوب آن هستند.»
کانال عصر ایران در تلگرام